طعم گس نوستالوژی(1)
آموزش و پرورش کاشان در سال 1387 برای اولین بار موفق شدامتیاز تألیف و انتشار پیک های دانش آموزی را از سازمان متبوع خود دریافت کند.مقدمه ی هر پنج پیک نوروزی «عیدانه»نوشته صاحب این قلم است:
ادبیات کودکان
از پیک عیدانه ی پایه اول دبستان:
به نام خدا
شب عید بود؛ همه شاد و خوش حال بودند و در باره ی «بهار» حرف می زدند. مادرم گفت:" امشب زودبخواب تا فردا صبح زود بتوانی بهار را ببینی."گفتم:" چشم مادر جان!" آن وقت روی پدر و مادرم رابوسیدم و به جای خواب رفتم.اول دعا کردم و بعد به پهلو خوابیدم.
یک وقت دیدم که از خواب بیدار شده ام و از پشت پنجره ی اتاق با ستاره ها حرف می زنم.آرزو کردم که یکی از آن ستاره های قشنگ مال من باشد. فکر می کنم با این همه ستاره ای که در آسمان است،به هرکس یک دستمال پر از ستاره برسد.
در همین فکرها بودم که کسی سر و صورتم را نوازش کرد.سرم را کمی برگرداندم.دیدم خورشید است که آرام آرام از پشت کوه ها بالا می آید و با دستان گرم خود ، همه را نوازش می کند و به هر کس یک سبد «نور» هدیه می دهد.
ازاتاق بیرون آمدم و از خورشید تشکّر کردم. نسیم ملایمی می وزید.سبزه ها هم سرک می کشیدند و به من لبخند می زدند. هوا بوی عطر یاس گرفته بود. بهار از راه رسیده بود. نفس بلندی کشیدم و بلند فریاد زدم: " خدایا شکرت از این همه نعمتی که به ما دادی !"بچه ها ما هم از خدای بزرگ که این همه به ما لطف و محبت کرده است ، تشکر می کنیم و فرا رسیدن بهار و عید نوروز را به شما و خانواده های مهربانتان تبریک می گوییم...